روزنوشت های بنت الهدی

می خواهم روزهایم را با تو در میان بگذرام بانو جان
خانهتماس ورود

موضوع: "دلنوشته ها"

باورم نمی شد!!!

ارسال شده در 27 خرداد 1396 توسط بنت الهدی در دلنوشته ها

 
یک ظهر جمعه دل انگیز بود برام، مشغول تدارک مهمونی خونه بابابزرگ بودیم، با بچه ها تو گروه هماهنگی های لازم رو انجام می دادیم، جای اونایی که ازمون دور بودن رو خالی می کردیم، شوخی می کردیم، می خندیدیم و شاد بودیم، لابلای این پیام ها، یکی از دوستام که چند وقتی ساکن نیشابور شده بهم پیام داد؛ گفت هدی حالم خیلی بده!!! برام دعا کن. خب زیاد توجه نکردم فک کردم مثل بعضی وقتا که دلش می گیره، که پشت بندش پیام داد: من یهو فهمیدم مریض شدم!!! یه مریضی بد!!!
هل شدم، گفتم چی شده مگه؟؟؟!!! برام گفت که از چهارشنبه گذشته متوجه شده و حالا نمی دونه چیکا کنه! چطوری به خوونوادش بگه!! خیلی ناراحت شدم، خیلی زیاد. گفت: برام دعا کن.
بغض گلومو گرفته از دیروز تا حالا، به هرکی به ذهنم رسید پیام دادم برای شفاش دعا کنه، سر سفره افطارمون براش دعا کردیم.
خدا خیلی مهربونه می دونم، بنده هاشو امتحان میکنه سخت!!!ولی تنهاشون نمیذاره.


باز هم براش دعا می کنم، امشب، شب قدره، خدا نظر کنه حتما خوب میشه، من مطئنم…
براش دعا کنید…

1497678438god-1.jpg

امید به خدا باورم نمی شه دعا دلنوشته شفا 4 نظر »

الهی همه خاطراتم با شماها باشه .....

ارسال شده در 10 اسفند 1395 توسط بنت الهدی در دلنوشته ها

هر روز و هر لحظه میتوونه خاطره بشه البته به این بستگی داره که دیدگاهتون به وقایع چطور باشه !
امروز قرار بود شهر ما میزبان شهدای گمنام بشه ، البته شهدا همواره خودشان میزبان هستند !

 

تشییع شهدا


گمنام که نه البته خوش نام ، سه تا شهید 22 و 18 ساله عملیات والفجر 8، 24 ساله عملیات خیبر جزیره مجنون .
آی دوشنبه ، دوشنبه …. چه سری در تو نهفته ست ، این دوشنبه پرتقالی نبود و حتی زعفرونی !!! دوشنبه ای به رنگ ارغوان و شاید آبی آسمان …. طعم و رنگی متفاوت ، عجیب ، گاهی شیرین به شیرینی وصال یار سفر کرده و گاهی تلخ به دوری و شاید نزدیکی عزیز از دیده رفته ولی در جان نشسته ، گاهی سنگین به سنگینی غم هجران مادری چشم به راه و گاهی سرخوشی تبدیل انتظار سالها به وصالی موهوم !!!
قرار بود ساعت 14 پیکرهای مطهر سه شهید بزرگوار به دانشکده فنی دختران برسد اما این اتفاق با تأخیر پیش رفت اما رأس ساعت 16 به حرم مطهر شهدای گمنام رسیدند ، در ترافیکی عظیم از ماشینهای سواری و اتوبوس و عابران پیاده ، دود اسپند و با نوای پخش شده از حرم و نجواهای و گریه های عاشقانه زنان و مردان ، به حرم رسیدم .
وقتی رسیدم پیکرها به داخل حرم منتقل شده بودند و در جایگاهی که شب گذشته با نهایت ذوق ، احساس ،سلیقه ، خلاقیت و عشق توسط خادمان و جوانان عاشقان تهیه شده بود قرار داده شدند ، جمعیت عظیم و انبوهی در مسیر رسیدن به پیکرهای مطهر سر راه من قرار داشت ، تا کنون چنین تجربه ای در زندگیم نداشتم ، زیارت شهدا در چنین فاصله نزدیک ….
با هر قدمی که به سمت جایگاه برمی داشتم گویی از زمین فاصله می گرفتم ……

خاطرات دمی با شهدا شهید گمنام سلام نظر دهید »

حرم امام رضا علیه السلام هم اکنون

ارسال شده در 15 بهمن 1395 توسط بنت الهدی در دلنوشته ها

حرم امام رضا علیه السلام جانمان امشب ؛
دوست داشتی الان اونجا بودی؟!
کبوترم هوایی شدم …..

1486070013k_pic_b3f2711d-bcf6-43dc-9473-8831a5893045.jpg

1486070012k_pic_f45eb325-999e-4f92-bba2-947850134476.jpg

1486070012k_pic_cca71b14-e249-461a-9b3f-feb6210670f2.jpg

برف آمد برف مشهد حرم امام رضا هم اکنون کبوترم هوایی شدم 1 نظر »
  • 1
  • 2
  • 3

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • شاعرانه ها
  • دلنوشته ها
  • آیات نور
  • شهید بنت الهدی صدر
  • زنان مومن انقلابی دنیا
  • بانوی نمونه
  • سخن بزرگان
  • تربیت فرزند
  • مناسبت ها
  • اطلاع رسانی
  • امنیت
  • پیام های روزانه
  • مهدویت
  • سفرنامه
  • معرفی کتاب
  • روزنوشت ها به قلم بنت الهدی

کاربران آنلاین

  • زینب نکوئیان

رتبه

    پیوند ها

    • مرکز خدمات حوزه های علمیه
    • بخوان با ما (وبلاگ گروهیمون)
    • مدرسه امام جعفر صادق (ع) شاهرود (وبلاگ مدرسه مون)
    روزنوشت های بنت الهدی قصد دارد خاطراتی کوتاه و روزانه از وقایع زندگی یک بانوی طلبه ایرانی که از قضا تحصیلات آکادمیک هم دارد به اشتراک بگذارد. تمام نوشته ها با امضا ب.ا دستنویس صاحب وبلاگ است و تمام عکس ها با مهره روزنوشت های بنت الهدی هنر صاحب وبلاگ می باشد.
    کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان